درخت - . !
درخت - اگر باد نبود چه میکردم ، احساس میکنم دیگر نمیتوانم ادامه دهم .
- نگران نباش ، چند بار است باد میتواند زوزه بکشد یادت هست ؟
- شاید ، . ! یادم نیست ، فراموش کرده ام ، نمیتوانم بیاد آورم . شاید ، بگذار فکر کنم ، اولین بار که باد را دیدم و خواست زوزه بکشد و خود را محکم گرفتم ، ۱ ، بعد ۲ ، بعد ۳ ، بعد ۴ ، . بعد ۲۱ ، بعد ۲۲ ، بعد ۳۰ ، بعد ۱۰۵ ، بعد ۲۰۶ ، بعد ؛
- چطور شد یادت مانده و اینقدر سریع بخاطر میآوری ؟
- یادم نیست کِی بود و چگونه بود فقط هر بار میشمردم این شماره هاست که یادم مانده . میترسم ، هر بار که تکرارشان میکنم جاهایی را فراموش میکنم .
- آخرینش چند است یادت هست ؟
- شماره . ----> ۷۰۰۰۰، نه نه ۷۰۰۰ . میبینی ؟ ۷۰۰۰ کجا ۷۰۰۰۰ کجا ؟ میترسم ! .
- چرا چِنین شده ای ؟
داستان آغاز زندگی تا حال (در پارک نوشتنش شروع شد) - برگرفته از تربیت ، تعلّم ، مطالعه ، تعلیم ، تفکر ، سوال ، جستجو ،تشخیص صراط رسیدن به کمال آدمیت و ماندن در این راه ، و سر بلندی در پیشگاه احدیّت وقت دیدار.
سلام ؛ ادامه داستان زندگی ...
، , ,بار ,یادم ,یادت ,میکنم ,، بعد , ,هر بار ,بار که ,شاید ،
درباره این سایت